×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : چهارشنبه, ۲۱ خرداد , ۱۴۰۴  .::.   برابر با : Wednesday, 11 June , 2025  .::.  اخبار منتشر شده : 5 خبر
جنگ جهانی؛ چقدر احتمال دارد تا پایان ۲۰۲۵ جنگ جهانی سوم رخ دهد؟

به گزارش شهر و صنعت، جنگ جهانی سوم؛ روندهای کنونی به خصوص در حوزه‌های نظامی و اقتصادی، از تغییر وضعیت جهانی از حالت «توازن و تعادل بازدارنده» به سوی «آمادگی عملیاتی پیش‌تهاجمی» حکایت دارد؛ الگویی که برخی مناطق را مستعد درگیری و برخورد میان قدرت‌ها خواهد کرد.

چقدر احتمال دارد تا پایان ۲۰۲۵ جنگ جهانی سوم رخ دهد؟

نگاهی به شرایط کنونی جهان و تحلیل‌هایی که در خروجی اندیشکده‌های بین‌المللی قرار می‌گیرد، حکایت از آن دارد که وضعیت آینده می‌تواند با شرایط کنونی تفاوت‌های متعددی داشته باشد. در همین پیوند بررسی مولفه‌های مهم نظامی-امنیتی و اقتصادی جهان، ترسیم‌کننده یک الگوی جهانی قابل ردیابی است که از حالت «توازن و تعادل بازدارنده» به سوی «آمادگی عملیاتی پیش‌تهاجمی» در حال حرکت است؛ شرایطی که در حوزه نظامی بیش از هر چیز در افزایش پیوسته شاخص‌هایی مانند تحرک نیروها، شدت رزمایش‌ها، ارتباطات نظامی و بسیج راهبردی در اغلب کشورها از جمله ایالات متحده، روسیه، چین و ایران، خودنمایی کرده است.

این روندها معمولا با توسعه حوزه‌های سایبری و اطلاعاتی همراه بوده‌اند که البته هر کدام به طور مجزا نیاز به بررسی دقیق و موشکافانه دارد. حوزه اقتصادی را هم اگر از منظر راهبردی بنگریم، دومین رکن این تحولات کلان طی ۱۸ ماه اخیر بوده است. رصد آمار و ارقام‌ موجود حکایت از آن دارد که اکثر کشورها بودجه‌های دفاعی خود را به ‌نسبت تولید ناخالص داخلی افزایش داده‌ و همچنین ذخایر طلا و ارز در سرزمین قدرت‌های شرقی (چین، روسیه، هند) رشد داشته است.

این تغییرات در حالی است که کشورهای غربی نظیر ایالات متحده و انگلستان با سطح بالای بدهی عمومی، وارد مرحله آسیب‌پذیری مالی مزمن شده‌اند؛ نکته‌ای که به تنهایی چرایی تسریع حرکت کشورهای شرقی و به طور خاص چین برای تقابل با غرب و دستیابی به سهم بیشتر از اقتصاد جهانی را روایت می‌کند.

کشورهای غربی و شرقی چون ایالات متحده، روسیه و چین در شاخص‌های عملیاتی از جمله رزمایش‌ها، تحرک نیرو، آمادگی سایبری، بسیج راهبردی و ارتباطات نظامی دارای رشد بوده‌اند

نکته مهم در این ارتباط آن است که این تحولات صرفا تاکتیکی نیستند، بلکه نشانه‌ یک تغییر مهم و ساختاری در شیوه مواجهه با رقابت ژئوپلیتیک به شمار می‌آیند؛ نوعی آماده‌سازی بلندمدت برای درگیری‌های چندجبهه‌ای و ترکیبی؛ امری که نشانه‌های آن به وضوح قابل رویت است. اگرچه نمی‌توان زمان دقیقی برای ورود به مرحله تقابل همه‌جانبه در نظر گرفت، اما نمی‌توان اصل تقابل را نیز منکر شد.

مرور این شرایط حکایت از آن دارد که در فاصله هجده ماه گذشته چند روند راهبردی بیش از دیگر موضوعات مورد توجه بوده است:

رشد شاخص‌های نظامی در میان قدرت‌های جهانی

کشورهای غربی و شرقی چون ایالات متحده، روسیه و چین در شاخص‌های عملیاتی از جمله رزمایش‌ها، تحرک نیرو، آمادگی سایبری، بسیج راهبردی و ارتباطات نظامی دارای رشد بوده‌اند.

مرور نگرش کارشناسان و بررسی‌های تحقیقاتی نشان از آن دارد که این هماهنگی تصادفی نیست و بیانگر یک فاز عملیاتی جهانی در سطح خاکستری به معنای آماده‌باش تاکتیکی چندلایه است؛ رویدادی که با نگاه به تاریخ روابط بین‌الملل به ویژه در دوران قبل از وقوع جنگ‌های جهانی اول و دوم هم کاملا مسبوق به سابقه است.

نکته قابل توجه در این رابطه آن است که افزایش میانگین امتیاز نظامی کشورها در فاصله سال‌های ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که بسیاری از کشورها صرفا رزمایش نمی‌کنند، بلکه عملا در حال نصب زیرساخت، جابه‌جایی پنهان نیروها، تقویت ارتباطات فرماندهی و آماده‌سازی سناریوهای چندجبهه‌ای هستند.

انتقال وزن راهبردی به سمت نظامی‌گری در شرق و فشار مالی مزمن در غرب

مرور آمار و ارقام موجود در هجده ماه گذشته نشان از آن دارد که کشورهای چین و روسیه با تمرکز بر افزایش ذخایر ارزی، تثبیت نرخ تورم و تقویت تولید تسلیحات، در حال جانشینی «بازدارندگی اقتصادی» به‌جای توازن غربی‌ها هستند.

 

این استراتژی جدید در میدان جنگ احتمالی به این قدرت‌ها توان مانور بیشتری می‌دهد؛ میدانی که به نظر می‌رسد از سال‌های قبل چیده شده و در حال ورود به فاز نهایی خود است. اهمیت این موضوع آنگاه بیشتر خودنمایی می‌کند که بدانیم با وجود قدرت نظامی بالای ایالات متحده و بریتانیا، نسبت بدهی به جی.دی.پی (تولید ناخالص داخلی) در این کشورها، در حد بحرانی باقی مانده است. این موضوع توان پشتیبانی اقتصادی از جنگ فرسایشی را در بلندمدت کاهش می‌دهد و به‌نوعی عدم توازن در توان رزمی-اقتصادی ایجاد کرده است.

افزایش تهدیدات در مناطق خاکستری و سناریوهای احتمالی تا پایان سال ۲۰۲۵

از نگاه بسیاری از تحلیلگران و محققان حوزه بین‌الملل، در سال ۲۰۲۵، جهان دیگر در وضعیت صلح نیست، بلکه در مرحله‌ بازدارندگی مسلحانه در آستانه احتراق قرار دارد. تحلیل شاخص‌های ترکیبی نشان می‌دهد که حداقل سه قدرت جهانی و دو قدرت منطقه‌ای به سطح آمادگی عملیاتی نزدیک به فاز درگیری رسیده‌اند.

در صورت آغاز جنگ در هر یک از مناطق حساس، احتمال گسترش درگیری به سطح چندقطبی با دخالت نیروهای نیابتی و تقابل اقتصادی شدید بسیار بالا است. روندهای موجود نشان از آن دارد که در سال ۲۰۲۵، سه محور اصلی بیشترین پتانسیل گذار از تنش به درگیری نظامی را دارند:

با وجود قدرت نظامی بالای ایالات متحده و انگلیس، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی در این کشورها در حد بحرانی باقی مانده است. این موضوع توان پشتیبانی اقتصادی از جنگ فرسایشی را در بلندمدت کاهش می‌دهد

غرب آسیا با کانون‌هایی مانند دریای سرخ و اراضی اشغالی

در غرب آسیا برخی تحلیلگران از احتمالاتی مانند درگیری میان رژیم صهیونیستی با محور مقاومت تا پایان سال ۲۰۲۵ سخن می‌گویند.

یکی از سناریوهای مهم دیگر در این زمینه معطوف به نقش‌آفرینی ایالات متحده است و طرح احتمال اینکه آمریکا وارد فاز مشارکت هدفمند از طریق عملیات محدود در خلیج فارس یا پشتیبانی اطلاعاتی گسترده شود. البته دولت کنونی آمریکا بارها اعلام کرده خواستار پایان همه درگیری‌ها در خاورمیانه است و منافع اقتصادی دولت «دونالد ترامپ» نیز در سیاست‌های اعلانی کاخ سفید با تثبیت امنیت طرح‌های کلان اقتصادی بازیگرانی مانند عربستان سعودی، قطر و امارات گره خورده است.

جنگ جهانی سوم در این محدوده، افزایش حملایت یمنی‌ها به رژیم صهیونیستی و تشدید حملات سایبری به زیرساخت‌های انرژی و حتی اختلال در تنگه هرمز خواهد بود.

جبهه شرقی ناتو-بالتیک-روسیه

بر اساس برخی برآوردها، در جبهه شرقی ناتو-بالتیک احتمال گسترش درگیری یا حمله سایبری شدید به زیرساخت‌های ناتو در ماه‌های باقیمانده تا پایان سال ۲۰۲۵ متوسط به بالا خواهد بود. به نظر می‌رسد در صورت تداوم منازعات مربوط به جنگ اوکراین، این احتمال در ماه‌های پایانی سال افزایش هم پیدا کند.

در این میان، روسیه ممکن است حملات ایذایی به مرزهای ناتو ترتیب دهد؛ موضوعی که می‌تواند حضور نظامی آمریکا در اروپا را افزایش داده و توجه واشنگتن از خاورمیانه منحرف شود؛ گزینه‌ای که البته شاید چندان خوشایند مسکو هم نباشد. با این حال به فرض وقوع چنین رویدادی، اروپا به مرور به سمت هشدار نارنجی یا حتی قرمز حرکت خواهد کرد.

تنگه تایوان و دریای چین جنوبی

در محور تنگه تایوان و دریای چین جنوبی تا پایان سال ۲۰۲۵ احتمال عبور چین از مرز روانی تحریک تایوان کاملا وجود دارد. این امر با مانورهای تهدیدآمیز یا عملیات سایبری احتمال ظهور دارد. در این بین، واکنش آمریکا از نوع پشتیبانی شفاف ولی محدود خواهد بود و احتمال درگیری مستقیم میان ایالات متحده با چین پایین است، اما افزایش تنش ژئوپلیتیک منطقه‌ای در این نقطه از جهان کاملا محتمل است.

 

توضیح نمودار: نقشه میله‌ای تهدید، مناطقی را نشان می‌دهد که تا پایان سال ۲۰۲۵ در بیشترین معرض درگیری قرار دارند. خطرناک‌ترین مناطق به‌ترتیب: دریای سرخ و باب‌المندب (۴.۷)، بالتیک و مرزهای شرقی ناتو (۴.۵)، تنگه تایوان (۴.۲) و دریای چین جنوبی و خلیج فارس (۴.۰ و ۳.۸) در مقیاس صفر تا ۵.

در کنار سناریوهای اشاره‌شده نباید از سناریوی ترکیبی هم غفلت شود؛ وضعیتی که می‌تواند شوکی مهم بر سیستم جهانی وارد کند. در این سناریو که ماهیت ترکیبی دارد اگر در خاورمیانه و بالتیک درگیری همزمان رخ دهد، چند اتفاق به طور همزمان به وقوع خواهد پیوست:

– با وقوع شوک انرژی احتمالا نفت به بالای ۱۲۰ دلار می‌رسد.

– با تشدید این تنش‌ها افزایش فشار تورمی جهانی را خواهیم داشت.

بسیاری از کارشناسان روابط بین‌الملل و متخصصان حوزه جنگ می‌گویند «جنگ جهانی سوم از سال‌های قبل آغاز شده است»

– بازارهای مالی سقوط می‌کنند.

– افزایش تحرکات سایبری جهانی و اختلال در زنجیره تامین جهانی یکی دیگر از محتمل‌ترین رویدادها خواهد بود.

سخن پایانی

روندهای راهبردی کنونی جهان از دید برخی تحلیلگران و موسسات تحقیقاتی حکایت از آن دارد که نظام بین‌الملل در شرایط پیشاجنگی به سر می‌برد.

بررسی تطبیقی امروز جهان با دنیای قبل از جنگ‌های اول و دوم هم به وضوح موید همین مساله است. با این حال نمی‌توان ادعا کرد که در ماه‌ها و سال‌های آتی، جهان وارد یک منازعه فراگیر مانند نبردهای خانمان‌سوز نیمه نخست قرن بیستم خواهد شد.

این موضوع بیش از هر چیز به تغییر و تحول در ماهیت مفهوم جنگ و نیز بازدارندگی ایجادشده توسط تسلیحات هسته‌ای بازمی‌گردد؛ امری که باعث شده اساسا احتمال وقوع جنگ جهانی سوم مانند دو جنگ جهانی قبلی تا حد زیادی کاهش یافته و کارشناسان احتمال چندانی برایش در نظر نگیرند.

با این حال و با وجود سیاستمدارانی تقریبا غیرقابل‌پیش‌بینی نظیر ترامپ، نگرش راهبردی، احتمال حذف حتی همین سناریو را هم نمی‌دهد. با این همه توجه ویژه به نسل‌بندی جنگ و اینکه دنیای امروز بیش از هر چیز با نسل‌های چهارم و پنجم جنگ مواجه است، اساسا احتمال تکرار نبردهای جهانی اول و دوم را تا حد بسیار زیادی کاهش داده و همان طور که بسیاری از کارشناسان روابط بین‌الملل و متخصصان حوزه جنگ هم اذعان دارند «جنگ جهانی سوم از سال‌های قبل آغاز شده است»

 

منابع:

Bureau of Economic Analysis (۲۰۲۴): U.S. GDP and defense expenditure trends. U.S. Department of Commerce

Congressional Budget Office (۲۰۲۴): The long-term budget outlook

International Institute for Strategic Studies (۲۰۲۴): The military balance ۲۰۲۴

International Monetary Fund (۲۰۲۴): World economic outlook update: Navigating geopolitical tensions

NATO (۲۰۲۴): Military exercises and deterrence posture updates

Office of the Secretary of Defense (۲۰۲۳): Military and security developments involving the People’s Republic of China. U.S. Department of Defence

Stockholm International Peace Research Institute (۲۰۲۴): Global military spending reaches new record

U.S. Department of Defense (۲۰۲۴): Annual report to Congress: Military and strategic posture updates

World Bank (۲۰۲۴): Debt-to-GDP ratio data by country

Zhou, X., & Liu, Y (۲۰۲۴): Strategic implications of China’s gold reserves and currency policies in a multipolar world. Journal of Strategic Economics

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.