
به گزارش شهر و صنعت، این روزها ساختمان شیشهای دیگر آن ساختمان مکعبی زیبا نیست اما مخروبه آن بیانگر یک امر مهم است؛ آتش زبان حقیقت و اطلاعرسانی شعلهورتر از گذشته شده است.
ساختمان شیشهای صدا و سیما خاموش است اما آتش زبان حقیقت شعلهور
ساعت ۱۰:۳۰ روز یکشنبه ۱ تیر از ورودی در بلال سازمان صدا و سیما وارد فضای باز رسانه ملی میشویم. در فاصلهای نه چندان دور ساختمان شیشهای قرار دارد اما دیگر نه از شیشه خبری هست و نه از زیبایی ساختمان مکعبی صدا و سیما.
وقتی با همراهی حسین قرابی مدیرکل روابط عمومی صدا و سیما به همراه باقی خبرنگاران به ساختمان شیشهای نزدیک میشویم سیاهی دود در تمام ساختمان دیده میشود؛ گویی که ساختمان شیشهای حالا وظیفهای دیگر بر عهده دارد و آن انعکاس روسیاهی رژیم صهیونیستی است.
شیشههای ساختمان فرش زیر پای خبرنگاران شده و وقتی قدم به محوطه ساختمان میگذاریم با پارههای تن خود پذیرایمان میشوند.
ساختمانی که روزی نماد خبر و زیبایی در سازمان صدا و سیما بود امروز نماد مظلومیت است؛ مظلومیت اهالی قلم و خبر.
ساختمانی که روزی نماد خبر و زیبایی در سازمان صدا و سیما بود امروز نماد مقاومت است؛ مقاومت اهالی رسانه و کسانی که در راه بیان حقیقت گام بر میدارند.
ساختمانی که روزی نماد خبر و زیبایی در سازمان صدا و سیما بود امروز نماد شعلهور شدن زبان حقیقت است؛ حقیقتی که بیپروا هر روز بر طبل رسوایی رژیم صهیونیستی میکوبد.
وقتی وارد فضای داخلی ساختمان مکعبی میشویم تنها یادگار به جای مانده از روزهای گذشتهاش حوضی است که در میان دارد ولی آبی که در آن باقیمانده بازتابنده جنایتی است که بر او و افرادی که پر جنب و جوش به دنبال بیان حقیقت بودند، گذشته است.
درست که ساختمان شیشهای خالی است و رنگ به رخسار ندارد اما حال و هوایش بیانگر لحظاتی است که تجربه آن شکل دیگری از زندگی است؛ لحظاتی که سحر امامی و همکارانش حماسه آفریدند، لحظاتی که شهید نیما رجبپور به قدری ترکش خورده بود که با وجود رسیدن به بیمارستان دعوت حق را لبیک گفت، لحظاتی که هومن خلیلی تا آخرین لحظه در اتاق رژی شبکه خبر ایستاد تا آنتن زنده را حفظ کند.
تجربه این لحظات وقتی از زبان علی بشیری مدیر روابط عمومی معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما جاری میشود بغضی را به همراه دارد که در گلویش انباشت شده زیرا هیچکدام از همکارانش سلاحی جز قلم و کاغذ نداشتند اما موشکها و پهپادهای رژیم صهیونیستی ناجوانمردانه به آنها حملهور شدند.
وقتی در فضای ساختمان شیشهای قدم میزنیم شیشههای زیر پایمان لحظاتی را برایمان روایت میکنند که دود و آتش در آن یکهتازی کرده اما در مقابل آتش حقیقت، چارهای جز خاموشی نداشته است.
پیمان جبلی رئیس سازمان صدا و سیما نیز با پیوستن به اهالی رسانه راوی لحظاتی میشود که خود و همکارانش ۲۶ خرداد تجربه کردند.
از لحظاتی میگوید که احساسات همه را جریحهدار کرد ولی عزم همه اهالی رسانه را دوچندان کرده تا به وظیفه خود که بیان حقیقت است، بپردازند.
جبلی معتقد است حمله به سازمان صدا و سیما اوج وحشیگری صهیونیستها را نشان میدهد و بیانگر این واقعیت است که آنها از حقیقت میترسند.
رئیس سازمان صدا و سیما که در میان ساختمانی که روزی نماد خبر و زیبایی در سازمان بود ایستاده، تأکید دارد که بزرگترین سلاح ما قلم و بیان حقیقت است. این سازه روزی بازسازی میشود اما آنچه مهم است روحیه قوی تمامی همکاران رسانه ملی است.
جبلی یاوهگویی رژیم صهیونیستی را درباره اینکه در سازمان صدا و سیما فعالیتهای نظامی انجام میشده بهانهای میداند که این رژیم با آن به بیمارستانها و مدارس در غزه حملهور شده بود و میگوید: سلاح ما قلم و خبر است و رژیم صهیونیستی درست فهمیده که قلم و خبر خطرناکتر از هر بمب و موشک است.
وی در حالی که لحظه لحظه تجربه شده در ۲۶ خرداد را در مقابل دیدگان اصحاب رسانه به تصویر میکشد، عنوان میکند: ما سناریوهایی مختلف حمله رژیم صهیونیستی به سازمان صدا و سیما را مدنظر داشتیم ولی فکر نمیکردیم که در کمال وقاحت هنگام پخش زنده این حمله را انجام دهد که برگ دیگری از بیآبرویی این رژیم است.
وی معتقد است که همه اهالی رسانه سحر امامی هستند ولی وی نماد خبرنگار با شهامت ایرانی شد.
جبلی خدا را شاکر است که عزیزان صدا و سیما در شرایط سختی که بر آنها گذشته سربلند شدهاند و معتقد است که آمادگی دستاندرکاران صدا و سیما برای پوشش افتخارآفرینی دلاورمردان ایران و انعکاس حقیقت قویتر شده است.
بعد از شنیدن روایتهای پیمان جبلی وارد طبقه یک ساختمان مکعبی سازمان صدا و سیما میشویم که تا آخرینهای لحظات قبل از حمله ددمنشانه رژیم صهیونیستی به سازمان، شاهد فعالیت اهالی قلم و خبر در خبرگزاری صدا و سیما بوده است.
لحظاتی که از آن قلم و کاغذها به زمین ریخته یا سوخته باقی مانده، ظرفهای غذایی که نیمه کاره رها شده و لوازم شخصی اهالی قلم و خبر که ساختمان شیشهای برای خود به یادگار نگه داشته است.
خبرنگاری که خود در این بازدید همراه است، از لحظاتی میگوید که در این طبقه فعالیت میکرده و خود راوی لحظاتی میشود که در ۲۶ خرداد تجربه کرده است؛ او ما را تا میزی که در پشت آن مینشسته همراهی میکند و لیوانی را که با آن تا قبل از ۲۶ خرداد چای و آب مینوشیده به یادگار از ایام خوش گذشته بر میدارد و با خود میبرد.
روی شیشههای فرششده زیر پایمان، ساختمان شیشهای را که همچنان برای همه ساختمان شیشهای است و در ذهن تصویری جز رنگ و رویی درخشان ندارد، ترک میکنیم.
پرچمهای بزرگ جمهوری اسلامی نمای ساختمان را زینت داده تا نشان دهد که این ساختمان به ظاهر سوخته، نماد شعلهور شدن آتش زبان حقیقت است که به راحتی خاموش شدنی نیست.
انتهای پیام/
https://shahrosanaatkhabar.ir/?p=19323