
به گزارش شهر و صنعت، درحالیکه هزاران جوان تحصیلکرده در جستوجوی کار سرگردانند، کارشناسان از شکاف عمیق میان نظام آموزش عالی و نیازهای واقعی بازار کار میگویند. بهگفته مسئولان، صرفاً اخذ مدرک دانشگاهی نمیتواند ضامن اشتغال باشد ,مهارتآموزی راهکاری اصلی است.
«مدرکگرایی» بدون مهارت، بازار کار را اشباع کرده است
بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی یکی از چالشهای اساسی و پیچیده جامعه امروز ایران است که سالهاست گریبانگیر جوانان تحصیلکرده شده و به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای اقتصادی و اجتماعی کشور مطرح است. این مشکل نه تنها سبب هدررفت سرمایههای انسانی و مالی کشور میشود، بلکه تبعات گستردهای بر روی سلامت روانی، اجتماعی و حتی سیاسی جوانان و جامعه به همراه دارد.
بررسی نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ساله و بیشتر فارغ التحصیلان آموزش عالی در بهار ۱۴۰۳ نشان می دهد ۱۰٫۴درصد از جمعیت فعال فارغ التحصیلان آموزش عالی بیکار بوده اند. این نرخ در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط روستایی نسبت به نقاط شهری بیشتر بوده است. بررسی روند تغییرات این نرخ حاکی از کاهش ۱٫۲درصدی در بهار ۱۴۰۴ نسبت به فصل مشابه سال قبل است.
درحالیکه هزاران جوان تحصیلکرده در جستوجوی کار سرگردانند، کارشناسان از شکاف عمیق میان نظام آموزش عالی و نیازهای واقعی بازار کار میگویند. بهگفته مسئولان، صرفاً اخذ مدرک دانشگاهی نمیتواند ضامن اشتغال باشد و خانوادهها باید مسیر مهارتآموزی را بهعنوان گزینهای واقعی و کارآمد در نظر بگیرند. همزمان، دولت از فعالسازی سیاستهای بازار کار از جمله یارانه دستمزد و احیای طرح کارورزی برای فارغالتحصیلان خبر داده است؛ اما همچنان نبود پیوند بین دانشگاه و صنعت، یکی از چالشهای جدی باقی مانده است.
سالانه هزاران نفر از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند؛ اما بسیاری از آنها پس از سالها تحصیل و گذراندن دورههای آموزشی، موفق به یافتن شغل مناسب در حوزه تخصصی خود نمیشوند.
عوامل متعددی در بروز این مشکل نقش دارند که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
عدم تناسب مهارتها با نیاز بازار کار، کمبود فرصت های شغلی, عدم توسعه بخش خصوصی وناهماهنگی سیاست های آموزشی و اشتغال مهمترین دلیل برای بیکاری فارغ التحصیلان است. سیستم آموزشی کشور در برخی رشتهها و مقاطع با تحولات سریع بازار کار همگام نیست و فارغالتحصیلان اغلب فاقد مهارتهای کاربردی مورد نیاز صنایع و کسبوکارها هستند.
رکود اقتصادی و محدودیت در ایجاد کسبوکارهای جدید باعث شده تا تعداد مشاغل موجود جوابگوی تعداد فارغالتحصیلان نباشد. وابستگی زیاد به بخش دولتی و نبود حمایت کافی از شرکتها و استارتاپهای نوپا، باعث شده تا ایجاد شغلهای پایدار با محدودیت مواجه شود. نبود هماهنگی و همکاری میان وزارت علوم، وزارت کار و دیگر نهادهای مرتبط، برنامهریزی جامع و هدفمند برای رفع مشکل بیکاری را دشوار کرده است.
بیکاری جوانان تحصیلکرده علاوه بر ایجاد بحران اقتصادی، تبعات اجتماعی و روانی قابل توجهی دارد؛افزایش نرخ ناامیدی و افسردگی، نبود فرصت شغلی مناسب باعث کاهش اعتماد به نفس و افزایش اضطراب در جوانان میشود.تشدید مهاجرت نخبگان،بسیاری از فارغالتحصیلان برای یافتن فرصتهای بهتر، کشور را ترک میکنند که این امر به «فرار مغزها» منجر میشود.افزایش آسیبهای اجتماعی، بیکاری طولانیمدت میتواند زمینهساز مشکلاتی نظیر اعتیاد، بزهکاری و سایر ناهنجاریها گردد.
برای بازار کار مدرک دانشگاهی لازم نیست, مهارت بیاموزید
سید مالک حسینی, معاون اشتغال وزارت کار در گفتوگویی بیان کرده است: درباره ایجاد اشتغال برای افراد تحصیلکرده گفت: مطابق گزارش مرکز آمار, روند آماری درحوزه فارغ التحصیلان از ۱۱٫۶درصد به سمت کاهشی است و اکنون به ۱۰٫۴درصد رسیده است.
وی با بیان اینکه نرخ بیکاری فارغ التحصیلان ۱٫۷ دهم برابر بیکاری عمومی است.این متخص ایران نیست.در تمام دنیا نرخ بیکاری فارغ التحصیلان, زنان و نسبت به نرخ بیکاری عمومی بالاتر است.
حسینی درباره تعدد دانشگاه ها و تعداد فارغ التحصیلان به واسطه عدالت آموزشی از دوره ای افزایش یافت گفت: در سال ۶۵ که شروع به بررسی نرخ بیکاری شد. نرخ فارغ التحصیلان تا یک دهه بعد از آن از متوسط نرخ بیکاری عمومی پایین تر بوده است. درسال ۶۵ نرخ بیکاری حدود۱۴٫۵ بوده است و نرخ بیکاری فارغ التحصیلان حدود ۶٫۳درصد بوده است. دلیل آن این بوده است که تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی نسبت به جمعیت عدد پایین تری بوده است.
معاون اشتغال وزارت کار گفت: درسال۶۱دانشگاه آزاد,سال۷۱ مجوز دانشگاه غیرانتفاعی صادر می شود,سال ۷۰دانشگاه علمی کاربردی و سال ۶۷دانشگاه پیام نور ایجاد می شود.سیاستی پیش گرفته می شود که دسترسی عدالت اجتماعی افزایش یابد,در نظام برنامه ریزی در کشور حداقل زمانی که برنامه ریزی می کنیم باید تا حدود نیم قرن بعد را هم مطالعه کنیم.
عدم تناسب در برنامه ریزی ها چالش جدی است. از دهه ۷۰به بعد ما با سیل ورودی دانشگاه مواجه شدیم, این مسئله ادامه می یابد تا در سال ۷۷نرخ بیکاری فارغ التحصیلان به عدد ۹٫۱درصد می رسد. در شرایطی که نرخ بیکاری فارغ التحصیلان از نرخ بیکاری عمومی بیشتر می شود از اواسط دهه ۸۰شروع می شد.
وی در گذشته ارتباط دانشگاه با بازار کار قطع بوده است گفت: اگر چنین نبود در دو بخش سیاست گذاری ها متفاوت می شد. اول اینکه میزان پذیرش در این میزان تنوع رشته ای که ایجاد شده است,سرفصل های رشته های تحصیلی را به گونه ای تنظیم می کردیم که به سمت دانش های مهارتی برود.
یکی از چالش ها این بود که عمده فارغ التحصیلان دانشگاهی داریم بیکاری در مقطع کارشناسی است. نسبت بیکاری در کارشناسی ارشد و دکترا کمتر است.دلیل عمده این است که وقتی فردی وارد دانشگاه می شد, نگاهش صرفاً اخذ مدرک بود. در حال حاضر هم باید جوانان انتخاب کنند.
حسینی افزود: بیشتر میزان فارغ التحصیلان در کشور در دو گروه علوم اداری و حقوق ۲۵ درصد, مهندسی و ساخت و تولید است. خانواده ها باید دقت کنند اگر دنبال این هستند که فرزندشان به بازار کار به راحتی راه یابد. لزوماًنیازی نیست وارد دانشگاه شوند,افراد اگر تمایل دارند وارد بازار کار شوند باید مهارت کسب کنند.
در سرفصل های آموزشی باید تعامل جدی تر بین صنعت و بازار کار و دانشگاه وجود داشته باشد. این را باید همه بدانند, اگر به دنبال بازار کار هستند لزوماًنیازی به دانشگاه رفتن ندارند. سیاست های فعال بازار کار بعد از دو سه سال توقف فعال شده است. برای فارغ التحصیلان دانشگاهی یارانه دستمزد, یارانه بیمه و طرح کارورزی احیا شده است. درگذشته با بیش از ۷هزار بنگاه کارکرده ایم.
یارانه دستمزد طرحی است که دولت بخشی از دستمزد را به کارفرمایانی که نیروی کار شغلاولی دارند و زیر ۳۵ سال سن دارند پرداخت میکند.۸۲درصد از افرادی که در این شکل به بنگاه وصل شده اند, در بازار کار باقی مانده اند. مجموع هزینه ای که با این روش یک فرد مشغول کار می شود, کمتر از ۴۰میلیون تومان است. اما برای خود اشتغالی حداقل ۱۵۰میلیون تومان هزینه می کنیم.
اهمیت ایجاد شغل و راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با معضل بیکاری فارغالتحصیلان، ایجاد فرصتهای شغلی مناسب و ارتقاء مهارتهای آنان امری حیاتی است. به اعتقاد کارشناسان برخی راهکارهای موثر عبارتند از ارتقای کیفیت آموزش و تطبیق آن با نیازهای بازار، توسعه کسبوکارهای نوپا و استارتاپها، همکاری بین دستگاهی و تشویق سرمایهگذاری در صنایع دانشبنیان است.
بازنگری در برنامههای درسی دانشگاهها به گونهای که مهارتهای عملی و کاربردی را بیشتر دربرگیرد.حمایت مالی و تسهیلات ویژه برای جوانان کارآفرین و ایجاد فضای مناسب برای رشد شرکتهای کوچک و متوسط. هماهنگی بهتر میان نهادهای آموزشی، کاریابی و بخش خصوصی جهت طراحی برنامههای اشتغالزایی هدفمند. ایجاد بستر مناسب برای سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و کسبوکارهای مرتبط با علوم و فناوری.
بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی نه تنها مشکل یک گروه خاص، بلکه تهدیدی برای توسعه پایدار کشور است. ایجاد فرصتهای شغلی مناسب، بهویژه در حوزههای تخصصی، میتواند موتور محرکهای برای رشد اقتصادی، کاهش نابرابریها و ارتقاء سطح زندگی جامعه باشد. بنابراین، توجه جدی مسئولان و بخشهای مختلف جامعه به این موضوع ضروری است تا شاهد آیندهای روشنتر برای جوانان تحصیلکرده و کل کشور باشیم.
انتهای پیام/