
به گزارش شهر و صنعت، رمزارز و دلار و سرنوشت آن با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت و آغاز دور دوم ریاستجمهوریاش، جهان شاهد تغییری بنیادین در سیاستهای اقتصادی ایالات متحده به ویژه در دو حوزه کلیدی یعنی دلار آمریکا و ارزهای دیجیتال است. در حالی که ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود رویکردی بدبینانه نسبت به رمزارزها داشت، اکنون به نظر میرسد که نه تنها نظر خود را تغییر داده، بلکه تلاش دارد از آنها به عنوان ابزاری برای تقویت سلطه دلار و حفظ نفوذ اقتصادی ایالات متحده بهره گیرد.
هژمونی دلار؛ خط قرمز ترامپ
دلار آمریکا همواره یکی از اصلیترین ابزارهای قدرت ژئوپلیتیکی این کشور در نظام بینالملل بوده است. پس از جنگ جهانی دوم، نظام مالی جهانی بر مبنای دلار شکل گرفت و اکنون حدود ۸۰ درصد مبادلات مالی جهانی با این ارز انجام میشود. همین سلطه باعث شده که ایالات متحده توانایی اعمال تحریمهای گسترده، کنترل جریانهای مالی و تأثیرگذاری بر اقتصاد جهانی را داشته باشد.
ترامپ به خوبی درک کرده که کاهش نقش دلار در اقتصاد جهانی، قدرت سیاسی و اقتصادی آمریکا را تهدید میکند. از این رو، در مواضع اخیرش صراحتاً اعلام کرده که هرگونه اقدام به «دلارزدایی» از سوی کشورها، با واکنش شدید واشنگتن مواجه خواهد شد. تهدید تعرفه ۱۰۰ درصدی بر واردات از کشورهای بریکس تنها نمونهای از سیاست تهاجمی او برای محافظت از دلار است.
رمزارزها؛ از تهدید تا فرصت
در دوره اول ریاستجمهوری، ترامپ رمزارزها را تهدیدی برای ثبات مالی و ابزاری برای پولشویی و فعالیتهای غیرقانونی میدانست. مخالفت شدید با پروژههایی مانند لیبرا (رمزارز فیسبوک) یا حتی طرح دلار دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) از نشانههای واضح این رویکرد بود.
اما در دوره دوم، ورق برگشته است. ترامپ اکنون نگاه ابزاری به رمزارزها دارد. او تلاش دارد آمریکا را به یکی از قطبهای اصلی در بازار رمزارزها تبدیل کند. ایجاد «ذخایر ملی رمزارزی» و اعلام حمایت از ارزهایی مانند بیتکوین، اتریوم، ریپل و سولانا، بخشی از سیاست تازه دولت ترامپ برای ورود پرقدرت به این عرصه است. نکته جالب اینکه در دستور اجرایی اخیر ترامپ، استفاده از رمزارزها به شرط پشتیبانی از دلار، مجاز شمرده شده است.
استیبلکوینها؛ پل میان رمزارز و دلار
یکی از راهبردهای هوشمندانه ترامپ برای حل تعارض میان تقویت رمزارزها و حفظ هژمونی دلار، حمایت از استیبلکوینها است؛ ارزهای دیجیتالی که با پشتوانه دلار فعالیت میکنند (مانند USDT و USDC). این رمزارزها با جذب سرمایه و کاربر در بازارهای جهانی، تقاضا برای دلار را افزایش داده و به نوعی حضور آن را در اقتصاد دیجیتال تثبیت میکنند.
در نتیجه، رمزارزهایی که در نگاه نخست تهدیدی برای دلار بودند، اکنون به ابزار حفظ نفوذ آن در فضای مالی نوظهور تبدیل شدهاند. استیبلکوینها این پتانسیل را دارند که به جای ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی دیگر (مثل یوان دیجیتال)، به استاندارد جهانی تراکنشهای دیجیتال تبدیل شوند.
بریکس، چین و تهدید جدی دلار
با این حال، آمریکا تنها بازیگر این میدان نیست. گروه بریکس، به رهبری چین و روسیه، پروژههای مختلفی برای کاهش وابستگی به دلار آغاز کردهاند. از تسویه حساب با یوان میان چین و عربستان گرفته تا استفاده از ارزهای ملی در تجارت انرژی روسیه، همگی نشان از یک تلاش هماهنگ برای تضعیف موقعیت دلار دارند.
ترامپ بریکس را نه یک بلوک اقتصادی، بلکه ابزار نفوذ چین میداند؛ کشوری که دشمن استراتژیک آمریکا در نگاه سیاستخارجی ترامپ است. از این رو، مقابله با دلارزدایی از سوی بریکس نهتنها اقتصادی، بلکه مسئلهای ژئوپلیتیکی برای دولت ترامپ محسوب میشود.
ابزارهای ایالات متحده برای مقابله با دلارزدایی
آمریکا در مواجهه با روند دلارزدایی ابزارهای متعددی در اختیار دارد:
- کنترل سیستم سوئیفت برای محدود کردن دسترسی بانکهای مخالف به شبکه مالی جهانی
- تحریمهای ثانویه علیه کشورها و شرکتهایی که از دلار فاصله میگیرند
- نفوذ در بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول برای اعمال فشار اقتصادی
- افزایش نرخ بهره از سوی فدرال رزرو برای جذب سرمایههای جهانی به سمت اقتصاد آمریکا
- استفاده از ابزار فرهنگی، رسانهای و امنیتی برای مهار رقبا
اما با وجود این ابزارها، حتی خود ترامپ هم میداند که دلارزدایی فرایندی توقفناپذیر است؛ میتوان آن را کند کرد، اما نه متوقف.
آینده دلار و رمزارزها؛ تضاد یا همافزایی؟
پرسشی کلیدی این است که آیا حمایت ترامپ از رمزارزها در تعارض با حفظ سلطه دلار است؟ پاسخ این است: اگر بدون نظارت و بدون پیوند با دلار باشد، بله؛ اما استراتژی ترامپ دقیقاً اینجاست که با کنترل بازار رمزارزها از طریق قوانین، استیبلکوینها و سیاستهای جذب سرمایه، آنها را به ابزاری برای تقویت دلار تبدیل کند.
همچنین ترامپ با مخالفت شدید با پروژه دلار دیجیتال بانک مرکزی، نشان داده که به دنبال تقویت بازار آزاد رمزارزها بهجای کنترل دولتی است. او معتقد است ورود دولت به این حوزه، برخلاف اصول آزادی اقتصادی و نقض حریم خصوصی شهروندان خواهد بود.
جمعبندی: راهی دشوار اما محتوم
با نگاهی به روندهای جهانی، میتوان گفت که دلار در حال از دست دادن بخشی از قدرت سنتی خود است، اما هنوز هیچ رقیب باثباتی برای آن وجود ندارد. در عین حال، رمزارزها به سرعت در حال گسترش هستند و فضای جدیدی از اقتصاد جهانی را شکل میدهند.
دولت ترامپ، برخلاف تصور، با رویکردی عملگرایانه تلاش دارد میان این دو مسیر، پل ارتباطی مستحکم بسازد: از رمزارزها برای تقویت نفوذ دلار استفاده کند و از سوی دیگر، با بهرهگیری از دلار برای حفظ کنترل بر اکوسیستم مالی دیجیتال، سلطه اقتصادی آمریکا را در آینده نیز تضمین کند.
آیا این راهبرد موفق خواهد بود؟ زمان پاسخ خواهد داد. اما یک چیز قطعی است: آینده اقتصاد جهانی، دیگر صرفاً حول دلار نمیچرخد.
انتهای پیام/